سخندیکشنری فارسی به انگلیسیlogue _, logy _, phono-, speak _, speaking, speech, talk, tongue, utterance, word
bombastدیکشنری انگلیسی به فارسیبمباران، جنس پنبهای گزافه گویی، مبالغه، سخن بزرگ یا قلنبه، کتان، عبارت سازی