128 مدخل
spating
اسپاتینگ، کشمکش کردن
spatangoidean
اسپیتینگ، کینه ورزیدن، برسرلج اوردن، خشمگین کردن
اسپاتنگوئید
فاصله، فاصله گذاری، مراعات فواصل