معنی ستاغ | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

ساغر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

glass, snifter, wineglass

ساغری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

breech, horsehide, shagreen

ساغری (جانور)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rump

ستاد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

headquarters, nerve center

ستاد ارتش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

general staff

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

shylocks

دیکشنری انگلیسی به فارسی

shylocks

shyster

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شستر، دغل کار

shysters

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صدف ها، دغل کار

shylocked

دیکشنری انگلیسی به فارسی

shylocked

shydepoke

دیکشنری انگلیسی به فارسی

shydepoke

جست‌وجوی متن

staab

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ستاب

police sergeant

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ستاد پلیس

supreme headquarters

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ستاد عالی

steadies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ستادی ها، استوار یا محکم کردن

Joint Chiefs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ستاد مشترک