معنی سبیر | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

برچسبانی (سایر هنرها)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

appliqué

جلو (از سایرین)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

precedent

دانه گندم و سایر غلات

دیکشنری فارسی به انگلیسی

grain

منتشر کردن خبری پیش از سایرین

دیکشنری فارسی به انگلیسی

scoop

سود حاصل از فروش سهام و املاک و سایر سرمایه گذاری ها (اقتصاد)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

capital gain

جست‌وجوی متن

sabering

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سابیرین

sabres

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سابیر، شمشیر، شمشیر بلند نظامی، قداره، با شمشیر زدن، با شمشیر کشتن

siderolite

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سایردولیت

sabers

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سابیر، شمشیر، شمشیر بلند نظامی، قداره

othertimes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سایر موارد