26 مدخل
brutally, grimly, wild, murderous
annual, per annum, yearly
system
fair
depressive
سالانه نمک و پرتقال آفتابگردان
سامانه ی عصبی خودمختار، دستگاه عصبی نباتی
سالانه
سالانه، سالیانه، یک ساله