معنی سالی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

سالی دوبار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

biannual, semiannual

سالی یک بار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

yearly

سالی یک بار (کتاب یا مجله)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

annual

سالیان دراز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

yonks

سالیانه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

annual, per annum

جست‌وجوی متن

saligenol

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سالی ژنول

salicylase

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سالی سیلاز

Salix triandra

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سالیکس سهندرا

salicyluric

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سالیسیلیوریک

annuity

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سالیانه، حقوق یا مقرری سالیانه، گذراند