معنی ساق البقر | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

سابق الذکر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

aforesaid, former

سوق الجیشی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

strategic

بزرگ ساز(الکترونیک)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

amplifier

موضوع سوق الجیشی (ارتش)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bridgehead

مجهز به صدا فزون ساز الکترونیکی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

electric

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

shrag

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خرچنگ

shr

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شر

Sir Frederick William Herschel

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر فردریک ویلیام هرشل

Sir John Herschel

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر جان جان هرشل

Sir Hans Adolf Krebs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر هانس آدولف کربی

جست‌وجوی متن

seesaws

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ساق پا، الله کلنگ، بالا و پایین رفتن، الله کلنگ کردن

above-mentioned

دیکشنری انگلیسی به فارسی

در بالا ذکر شده است، مذکور، سابق الذکر، مذکوردرفوق

abovementioned

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ذکر شده در بالا، مذکور، سابق الذکر، مذکوردرفوق

جست‌وجوی مشابه

سابق الذکر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

سوق الجیشی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

بزرگ ساز(الکترونیک)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

موضوع سوق الجیشی (ارتش)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

مجهز به صدا فزون ساز الکترونیکی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

shrag

دیکشنری انگلیسی به فارسی

shr

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Sir Frederick William Herschel

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Sir John Herschel

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Sir Hans Adolf Krebs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جست‌وجوی متن

seesaws

دیکشنری انگلیسی به فارسی

above-mentioned

دیکشنری انگلیسی به فارسی

abovementioned

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Alcea

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Elsass

دیکشنری انگلیسی به فارسی