معنی ساطع شدگی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

ساطع شدگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

radiation

جست‌وجوی مشابه

ساطع

دیکشنری فارسی به انگلیسی

diffusive

ساطع از خورشید

دیکشنری فارسی به انگلیسی

solar

ساطع شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

radiate, emanation

ساطع شدن از

دیکشنری فارسی به انگلیسی

emanate

ساطع کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

emblazon, emit, exude, irradiate, radiate

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

shou

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شوت

shu

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شو

جست‌وجوی متن

light-emitting diode

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیود ساطع نور

glistering

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زرق و برق دار، درخشیدن، ساطع شدن، برق زدن

glisters

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چلچله ها، درخشیدن، ساطع شدن، برق زدن

streaming

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جریان، جاری شدن، ساطع کردن، بطور کامل افراشتن

glistered

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زرق و برق دار، درخشیدن، ساطع شدن، برق زدن