pestiferousدیکشنری انگلیسی به فارسیمضر، ازار دهنده، ساری، طاعون اور، فاسد کننده اخلاق دیگری، مسری، عفونی
transmissibleدیکشنری انگلیسی به فارسیقابل انتقال است، قابل انتقال، مسری، انتقال پذیر، قابل سرایت، فرافرستادنی، فرستادنی، ساری