192 مدخل
formerly, once
erst, erstwhile
beacon
handcar
ell
humor
خیر
با هم، سابقا، در سابق، یک زمانی، گاهی، پیش تر
یک بار، سابقا، یک مرتبه، یکبار دیگر، فقط یکبار، یکوقتی
چند وقت، سابقا، گاهگاهی، یکوقتی، یک زمانی
erst، قبلا، سابقا
forenamed، مذکور، در پیش، سابقا نامیده شده