معنی زیگزاگ | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

زیگزاگ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

zigzag

جست‌وجوی مشابه

زیگزاگ (جاده یا خط آهن)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

switchback

زیگزاگ بریدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pink

مسیر زیگزاگ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tack

حرکت زیگزاگ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tack

به طور زیگزاگ حرکت کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

zigzag

جست‌وجوی متن

zigzags

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیگزاگ ها، کج و معوج، منکسر کردن، دارای پیچ و خم کردن

zigzaggery

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیگزاگری

backstitch

دیکشنری انگلیسی به فارسی

backstitch، کوک چپ و راست، کوک زیگزاگ

zig-zag

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیگ زاگ، کج و معوج، منکسر کردن، دارای پیچ و خم کردن، جناغی، شکسته

zigzag

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیگ زاگ، کج و معوج، منکسر کردن، دارای پیچ و خم کردن، جناغی، شکسته