معنی زیست | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

زیست

دیکشنری فارسی به انگلیسی

existence, living, subsistence, zoo-

جست‌وجوی مشابه

زیست -

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bio-

زیست پرگیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

environment

زیست آور

دیکشنری فارسی به انگلیسی

life-giving

زیست بخش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

life-giving

زیست بوم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

eco-, environment, homeland

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

cisjurane

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cisjurane

جست‌وجوی متن

zeist

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیست

biology

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیست شناسی، علم الحیات، زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه

fermentology

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیست شناسی

abiology

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیست شناسی

agrobiology

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زیست شناسی، زیست شناسی خاک، مطالعهء مواد غذایی خاک