marredدیکشنری انگلیسی به فارسیخراب شد، اسیب رساندن، زیان رساندن، معیوب کردن، ناقص کردن، بی اندام کردن، صدمه زدن، ضایع کردن
marringدیکشنری انگلیسی به فارسیازدواج کردن، اسیب رساندن، زیان رساندن، معیوب کردن، ناقص کردن، بی اندام کردن، صدمه زدن، ضایع کردن
marدیکشنری انگلیسی به فارسیمار، اسیب، اسیب رساندن، زیان رساندن، معیوب کردن، ناقص کردن، بی اندام کردن، صدمه زدن، ضایع کردن