377 مدخل
ingenuousness
adulterer, fornicator
corespondent
incestuous
incestuously
زبانی
زانی، لوده، مسخره، مقلد، ادمابله، ادمانگل
زیان آور، زیان اور، اسیب رسان
زیان، ضرر، خسارت، گزند
زمانی که