182 مدخل
miser
backup, auxiliary, replacement, spare, standby
relief
bullpen
بیا با هم، جلو رفتن، موافقت کردن
دور گردن، شفاء یافتن، بهوش امدن، بازگشتن و بحال اول رسیدن
کام، با، باهم
کمدی ها، کمدی، نمایش خنده دار، شاد نمایش، نمایش خنده اور
بیا دیگه
روان، زرپور، اسب قزل، تیماج، قزل، سرخ تیره
روان، زرپور، اسب قزل، تیماج
احتیاط، خود فروشی، زرپرستی، رشوه گیری، صفت ادم پولکی، پول بگیری
روانشناسی، خود فروشی، زرپرستی، رشوه گیری، صفت ادم پولکی، پول بگیری
زارپ