interceptدیکشنری انگلیسی به فارسیرهگیری، قطع کردن، جدا کردن، جلو گیری کردن، حائل شدن، بریدن، جلو کسی را گرفتن
interceptingدیکشنری انگلیسی به فارسیرهگیری، قطع کردن، جدا کردن، جلو گیری کردن، حائل شدن، بریدن، جلو کسی را گرفتن