معنی زناشویی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

زناشویی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

conjugal, espousal, marriage, match , nuptials, union, wedlock

جست‌وجوی مشابه

زناشویی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

espouse, marry, mate

زناشویی مصلحتی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

marriage of convenience

زناشویی میان نژادی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

miscegenation

پیوند زناشویی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wedlock

زندگی زناشویی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

matrimony

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

cchaddoorck

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cchaddoorck

chaddar

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چادردار

جست‌وجوی متن

squinacy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زناشویی

cronyism

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زناشویی

devoration

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زناشویی

subobtuseness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زناشویی

anemological

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زناشویی