126 مدخل
winter
nuclear winter
hibernate
wintry
زمستان، قشلاق کردن، زمستانرا بر گذار کردن
زمستان، فصل زمستان، شتاء، قشلاق کردن، زمستانرا بر گذار کردن، زمستانی
زمستان، فصل زمستان، شتاء، قشلاق کردن، زمستانرا بر گذار کردن
زمستان، بسر برنده زمستان، جانوری که زمستان را بسر میبرد
خواب زمستانی، زمستان را در بیهوشی بسر بردن