405 مدخل
asperity, grossness, indelicacy
casualty, casualties, ulcerous, stricken
casualty
fall, wound
gall
ابرها، ابر، توده انبوه، سحاب، توده ابرومه، ابری شدن، سایه افکن شدن
سر در ابرها
ابر، توده انبوه، سحاب، توده ابرومه، ابری شدن، سایه افکن شدن
ابر 9
ابر بیش از
سقوط، زمختی
تحریک پذیری، بی نزاکتی، بی لطافتی، زمختی، خشونت
زخمی شدن
زخمی