معنی زرده | واژه یاب

همه دقیق مشابه آوا متن آغاز قافیه

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

زرده تخم مرغ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

yellow, yolk

ماده پروتئینی در تخم گیاهان و در اطراف زرده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

albumen

زاده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

born, native, nee, née, offspring

زاده اسرائیل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sabra

زبده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cream, flower, imperial, outstanding, pick, picked, select

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

coniferous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مخروطی

coning

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مخلوط کردن، مخروطی شکل کردن

conine

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کنین

conical

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مخروطی، کله قندی

conin

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کنین

جست‌وجوی متن

yolks

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زرده، زرده تخم مرغ، محتویات نطفه

egg yolk

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زرده تخم مرغ

yolk

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زرده، زرده تخم مرغ، محتویات نطفه

eggnog

دیکشنری انگلیسی به فارسی

eggnog، مخلوط زرده تخم مرغ و شیر

eggnogs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اژدر، مخلوط زرده تخم مرغ و شیر