معنی زخی بهساهدل | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

زخم مار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

snakebite

زخم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gall, hurt, injury, laceration, lesion, scratch, ulcer, ulceration, wound

زخم آبله

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pock

زخم آکله (پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lupus

زخم بستر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bedsore

جست‌وجوی غلط تایپی

cod fishing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ماهیگیری ماهیگیری

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

cod

دیکشنری انگلیسی به فارسی

COD، کیسه، ماهی کاد، نوعی ماهی، پوسته، کیسه کوچک، چنته، غلاف سبوس

cod liver oil

دیکشنری انگلیسی به فارسی

روغن کبد ماهی کاد

cod-liver oil

دیکشنری انگلیسی به فارسی

روغن کبد ماهی کاد

cod oil

دیکشنری انگلیسی به فارسی

روغن کدو

Atlantic cod

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اقیانوس اطلس

جست‌وجوی متن

woundwort

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زخم

woundableness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زخمی شدن

venemous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زخمی

ulceromembranous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زخم معده

degelation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زخم