203 مدخل
casualty, casualties, ulcerous, stricken
casualty
fall, wound
gall
hurt, injure, traumatize, wound
سرماخوردگی، سرما، سرما خوردگی، زکام
coeds
کار سرد
سردترین، سرد، خنک
coliseums، سالن بزرگ، استادیوم ورزشی، امفي تئاتر، میدان ورزش
colascione
زخمی شدن
زخمی
زخمی شده، روده در اوردن از، حریصانه خوردن