معنی زجمة | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

زامه (یاخته زایشی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gamete

زامه رسیدگی (زیست شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

maturation

زخمه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pluck

زخمه (موسیقی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pick, plectrum

ماده زامه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ovule

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

coliseums

دیکشنری انگلیسی به فارسی

coliseums، سالن بزرگ، استادیوم ورزشی، امفي تئاتر، میدان ورزش

celiotomy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سیلیوتومی

celia

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سلیا

colistin

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کلستین

celiac trunk

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تنه سلیاک

جست‌وجوی متن

tagalongs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زخمها

preeligible

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حق الزحمه

preeligibility

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حق الزحمه

entitled

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حق الزحمه، محق، موکل

plectra

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پلترا، مضراب، زخمه، انگشتانه