13 مدخل
vitreous
vitreous humor
هیالوئید، عضو زجاجی، غشاء زجاجی، زجاجی، شیشه ای، شفاف
شیشه ای، زجاجی، شیشه مانند، زننده، بی نور، مسطح، بی حالت
هیالین، شفاف، زجاجی، شیشه مانند