39 مدخل
vitreous
vitreous humor
agony, torment, torture
gnawing
agonize, torture
زجر آور، طاقت فرسا، زجر دار، متضمن زجر وشکنجه
زجیو
عذاب آور، زجر دهنده
هیالوئید، عضو زجاجی، غشاء زجاجی، زجاجی، شیشه ای، شفاف
شیشه ای، زجاجی، شیشه مانند، زننده، بی نور، مسطح، بی حالت