keelhaulدیکشنری انگلیسی به فارسیزبان بدن، سخت تنبیه کردن، با طناب در زیر کشتی کشیدن، سخت مواخذه و توبیخ کردن
licksدیکشنری انگلیسی به فارسیلخت کردن، لیس، لیسه، لیسیدن، تازیانه زدن، زبان زدن، زبانه کشیدن، مغلوب کردن