pekingeseدیکشنری انگلیسی به فارسیپکن، پکنی، ساکن شهر پکن، زبان و لهجه مردم پکن، سگ کوچک ودست اموز چینی
Pekineseدیکشنری انگلیسی به فارسیپکنی، سگ دست اموز، ساکن شهر پکن، زبان و لهجه مردم پکن، سگ کوچک ودست اموز چینی
belaboringدیکشنری انگلیسی به فارسیدلسردی، زخم زبان زدن، امدن و رفتن، سخت زدن، شلاق زدن، با دقت روی چیزی کار کردن