معنی زاغ بامشی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

زاغ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

blue-eyed

زاغ (جانورشناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

raven, rook

زاغ (شیمی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

alum

زاغ دورنگ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

magpie

زاغ سیاه کسی را چوب زدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spy

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

cha-cha-cha

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چا چا چا

chay

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چی

chg

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چغندن

cry for

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گریه برای

cay

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کیه، جزیره کوچک، ساحل مرجانی یاشنی درجزیره، تخته سنگ ساحلی در جزیره

جست‌وجوی متن

as the crow flies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

به عنوان زاغ مگس

jays

دیکشنری انگلیسی به فارسی

یاس، زاغ کبود، شخص پر حرف و احمق

jay

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شاد، زاغ کبود، شخص پر حرف و احمق

crow

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کلاغ، زاغ، اهرم، دیلم، بانگ خروس، غراب، بانگ زدن

jaybird

دیکشنری انگلیسی به فارسی

jaybird، زاغ کبود