معنی زاد و راحله | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

زاد و رود

دیکشنری فارسی به انگلیسی

family tree, seed, offspring, progeny, spawn

زاد و ولد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

breeding, multiplication, procreation

زاد و ولد جانور

دیکشنری فارسی به انگلیسی

propagation

زاد و ولد کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

breed, procreate

زاد و ولد کردن جانور

دیکشنری فارسی به انگلیسی

propagate

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

con man

دیکشنری انگلیسی به فارسی

انسان کن

cha-cha-cha

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چا چا چا

CN Tower

دیکشنری انگلیسی به فارسی

CN Tower

chin rest

دیکشنری انگلیسی به فارسی

چانه گیر

can of worms

دیکشنری انگلیسی به فارسی

می تواند کرم ها باشد

جست‌وجوی متن

rudimentation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زاد و ولد

congenitalness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زاد و ولد

rusty woodsia

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زاد و ولد

ingrownness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زاد و ولد

congenitally

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زاد و ولد