معنی ریست کردن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

راست کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

erect, straighten

راست کردن چیز خمیده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

unbend

راست کردن خط

دیکشنری فارسی به انگلیسی

square

ریاست کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chair, head

ریسک کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

adventure, gamble, hazard, venture, run

جست‌وجوی متن

risqu

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ریسک کردن

reask

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ریسک کردن

ricking

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ریسک کردن، کومه کردن

straightens

دیکشنری انگلیسی به فارسی

راست کردن، درست کردن، مرتب کردن

straight flush

دیکشنری انگلیسی به فارسی

راست کردن