روحدیکشنری فارسی به انگلیسیapparition, esprit, inner man, juice, phantom, psyche, shadow, soul, specter, spirit, tone, wraith
jerry-builtدیکشنری انگلیسی به فارسیجری ساخته شده است، سر هم بندی شده، ارزان بنا شده، با بی دقتی روی هم سوار شده