1515 مدخل
sealant
fluid
fluidity
flow
stream of consciousness
مشتعل شدن، روشن کردن، گیراندن، اتش زدن، اتش گرفتن
قابل قبول، مجاز، روا، اسان گیر
مشتعل، مشتعل شدن، روشن کردن، گیراندن، اتش زدن، اتش گرفتن
آتش می زند، مشتعل شدن، روشن کردن، گیراندن، اتش زدن، اتش گرفتن
آتش سوزی، مشتعل شدن، روشن کردن، گیراندن، اتش زدن، اتش گرفتن