23 مدخل
homing
counsel, guidance, guide, guideline, prescription, recipe, wayfaring
brief
guide, instruct
amenable
رینودینیا
دستورالعمل ها، رهنمود، امریه
دستورالعمل، رهنمود، امریه، دستور دهنده، متضمن دستور
دستورالعمل، راهنما، راهبرد، رهنمون، شاقول
راهنمایی، هدایت، راهنما، رهنمود، رهبری، راهنمایی کردن