116 مدخل
blabbermouth
revelatory
revelation
ویکتوریا
vicualling
مجارستانی، قائم مقامی، خلیفهای
متوسط
تصویرگر
تجسم کردن، تصور کردن، متصور ساختن، در پیش چشم نمودار کردن