startlesدیکشنری انگلیسی به فارسیاشتباهات، وحشت زدگی، جهش، وحشت زده شدن، تکان دادن، از جا پراندن، رم دادن، رمانیدن
ciphersدیکشنری انگلیسی به فارسیرمزهای، رمز، حروف یا مهر رمزی، عدد صفر، صدر، سری کردن، حساب کردن، صفر گذاردن، برمز دراوردن