رامدیکشنری فارسی به انگلیسیamenable, docile, domestic, ductile, gentle, meek, pliant, tame, tractable
numbersدیکشنری انگلیسی به فارسیشماره، عدد، رقم، عده، نمره، شماره یا عدد، شمردن، نمره دادن به، بالغ شدن بر
numberدیکشنری انگلیسی به فارسیعدد، شماره، رقم، عده، نمره، شماره یا عدد، شمردن، نمره دادن به، بالغ شدن بر
sortدیکشنری انگلیسی به فارسیمرتب سازی، نوع، گونه، جور، قسم، طرز، طبقه، رقم، جور کردن، طبقه بندی کردن، دسته دسته کردن، جور درامدن، پیوستن، دمساز شدن