رفتاردیکشنری فارسی به انگلیسیact, actions, behavior, behaviour, comportment, conduct, dealing, demeanor, deportment, manner, treatment, way
slam-bangدیکشنری انگلیسی به فارسیکلاهبرداری، بی ادبانه و با خشونت رفتار کردن، با سر و صدای بلند، بی محابا