معنی رسمیت | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

رسمیت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

formality

جست‌وجوی مشابه

رسمیت دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

formalization, ratify

به رسمیت شناختن کشوری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

recognize

به رسمیت شناسی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

recognition

غیر رسمیت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

informality

حداقل اعضای لازم برای رسمیت جلسه یا حد نصاب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

quorum

جست‌وجوی متن

recognizes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

به رسمیت می شناسد، شناختن، برسمیت شناختن، تشخیص دادن، باز شناختن، تصدیق کردن

recognizedly

دیکشنری انگلیسی به فارسی

به رسمیت شناخته شده

recognition

دیکشنری انگلیسی به فارسی

به رسمیت شناختن، تشخیص، شناخت، شناسایی، بازشناسی، بازشناخت

officialism

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رسمی بودن، رسمیت، مقررات اداری، فرمالیته اداری

unofficial

دیکشنری انگلیسی به فارسی

غیر رسمی، دارای عدم رسمیت، غیر مستند