79 مدخل
desert, relinquish, rid
aspect, cheek, cleft, complexion, crack, crevice, face, lineament, surface
yashmak or yashmac
cleavage
castle, rook
رخ داد، در حال اعتصاب، بصورت صلیب
رخ داده است، رخ دادن، اتفاق افتادن، واقع شدن، خطور کردن
رخ می دهد، رخ دادن، در رسیدن، اتفاق افتادن، روی دادن، فرارسیدن از
تمام رخ