1047 مدخل
aspect, cheek, cleft, complexion, crack, crevice, face, lineament, surface
yashmak or yashmac
cleavage
castle, rook
coping
face lifting
داوود
دولت داوطلب
فون براون
داوطلبانه
ولادیمور
رخ داد، در حال اعتصاب، بصورت صلیب
رخ داده است، رخ دادن، اتفاق افتادن، واقع شدن، خطور کردن
رخ می دهد، رخ دادن، در رسیدن، اتفاق افتادن، روی دادن، فرارسیدن از
رختکن
رختخواب