معنی رحلت | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

رحلت کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

depart

رحلی (صحافی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

folio

رحمت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

charity, humaneness, mercy

رحمت خدا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mercy

رحمت غیر مترقبه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

manna

جست‌وجوی متن

Rhagoletis

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رحلت

Rhagoletis pomonella

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رحلت پومونلا

genus Rhagoletis

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنس رحلت

piking

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیکینگ، سریعا رفتن، نیزه زدن، رحلت کردن، با چیز نوک تیز سوراخ کردن

piked

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تکان دهنده، سریعا رفتن، نیزه زدن، رحلت کردن، با چیز نوک تیز سوراخ کردن