معنی رحل | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

رحلت کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

depart

رحلی (صحافی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

folio

قطع رحلی (صحافی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

folio

قطع رحلی کاغذ و کتاب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

quarto

کاغذ قطع رحلی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

quarto

جست‌وجوی متن

Rhagoletis

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رحلت

Rhagoletis pomonella

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رحلت پومونلا

genus Rhagoletis

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنس رحلت

aboding

دیکشنری انگلیسی به فارسی

aboding، رحل اقامت افکندن

abodes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ساکنان، منزل، مسکن، سکنی، بودگاه، بودباش، مقر، رحل اقامت افکندن