روحانیدیکشنری فارسی به انگلیسیclergyman, cleric, clerical, divine, ecclesiastical, spiritual, priest, sacred, sheik, sheikh
preferدیکشنری انگلیسی به فارسیترجیح می دهند، ترجیح دادن، ترجیح یافتن یا دادن، برتری دادن، رجحان دادن، برگزیدن
privilegesدیکشنری انگلیسی به فارسیامتیازات، امتیاز، مزیت، حق ویژه، رجحان، بخشیدن، امتیاز مخصوصی اعطا کردن