85 مدخل
penetrating, wise
بدبخت
بدیاگا
بدترین
خوابیدن، تیره کردن، با ابر پوشاندن، ابری یا مانند ابر کردن
ساختار بدن
بذر، دانه، تخم، ذریه، تخم اوری، بازیکن سابقهدار، سلاله، کاشتن، تخم ریختن