معنی ذخ | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

ذخایر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

resources, store

ذخیره

دیکشنری فارسی به انگلیسی

backup, supply, reserved, reserves, reservoir, standby, stockpile, store

ذخیره سازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

storage

ذخیره شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

accumulate, stockpile

ذخیره کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bespeak, hoard, reserve, save, stockpile, store

جست‌وجوی غلط تایپی

bo

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بله، رفیق

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

Bo Hai

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بو هی

bo tree

دیکشنری انگلیسی به فارسی

درخت درخت

boogers

دیکشنری انگلیسی به فارسی

boogers

bonellia

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bonellia

bowls

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کاسه، مسابقه وجشن بازی بولینگ

جست‌وجوی متن

unpreserved

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ذخیره نشده

food cache

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ذخیره سازی مواد غذایی

buffer storage

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ذخیره سازی بافر، انباره میانگیر

territorial reserve

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ذخیره ارضی

ladify

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ذخیره کردن