544 مدخل
after, other
sublet
alienate
dirt
recast
acquaint
هیچ چیز دیگری نیست
یکی پس از دیگری
حق عبور از روی ملک دیگری، حق تقدم در عبور وساطي نقلیه
transubstantiated، بجسم دیگری تبدیل کردن، قلب ماهیت کردن
جعل هویت، نقش دیگری را بازی کردن