858 مدخل
befriend, stick
freeze
philanthropize
requite
nationalize
circumvent, outguess
بدبخت، بچه زاییدن، اظهار دوستی کردن، تملق گفتن
برادرانه، برادری، اخوت، دوستی کردن
حنایی، رشا، گوزن، اهوبره، بچه زاییدن، اظهار دوستی کردن، تملق گفتن
فونز، رشا، گوزن، اهوبره، بچه زاییدن، اظهار دوستی کردن، تملق گفتن
دوست داشتن، دوست کردن، یاری نمودن