3293 مدخل
clan, clique, cohort, faction, inner circle
mob
in-group
all
downy
کلوچه، کمی گرد و دوار، صفحه گرد
مرطوب کننده، وابسته به فاحشه، فاحشه وار، زرق و برق دار و بد
jellyroll، رولت، نان شیرینی ژله دار و لوله کرده
sappers، نقب زن، سرباز کلنگ دار ونقب زن