معنی دودو | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

دودو (جانورشناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dodo

دودوزه باز

دیکشنری فارسی به انگلیسی

straddler

دودوزه بازی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

two-time

دادوبیداد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

row

دادور

دیکشنری فارسی به انگلیسی

evenhanded, fair-minded, judge, juror, just, justice

جست‌وجوی متن

dodos

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دودو

dodo

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دودو

dodoism

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دودوییزم

dystocia

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دودویی

deutoxide

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دودوکسید