153 مدخل
double
crouch, double, jackknife
tuck
insist
doublet, couple, twin, pair
دوالیزه کردن، دوگانه کردن، دوتا داشتن از، اثنویت قائل شدن
دوگانه، دوگانه کردن، دوتا داشتن از، اثنویت قائل شدن
زنجبیل، دوقلو، جفت کردن، توام کردن، توام، جفت، دوتا، دولا